تاریخ باستان

Ancient History

تاریخ باستان

Ancient History

تاریخ باستان
آخرین نظرات
  • ۲ دی ۹۳، ۱۴:۲۲ - Abbas
    خوبه

جنگ های ایران و یونان(2)

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۹ ب.ظ

جنگهای داریوش

                        

انگیزه های جنگ

در زمان داریوش دوم ساسانی تعدیدهای اعراب از جانب بحرین و گاهی بین النحرین به جایی رسید که حتی تیسفون در تیررس اعراب قرار گرفت.در صورتی که اعراب همچین قدرتی نداشتند،بلکه از جانب روم به عنوان مزدور تحریک و تجهیز می شدند تا... از فشار ایرانیان علیه روم کاسته شود.شاپور به قدری به مسئله اعراب درگیر بود که تقریبا برای اولین بار تاریخ ایران به طور جدی فرمان تاسیس نیروی دریایی از طرف وی صادر شد.


 

پشاپور تصمیم گرفت نخستین جنگ خود را با روم شروع کند ولی با اعلام رضایت مشاوران خود روبه رو شد .وی به مشاوران گفت جنگ با روم دو نتیجه دارد:اول اینکه بحران و نارضایتی عمومی از جنگ پر هزینه با اعراب دچار فراموشی خواهد شد دوم اینکه جنگ جدید جلوی شورش های داخلی را خواهد گرفت و توجه مردم به بحران خارجی معطوف می شود.

ریشه های جنگ

ایران قدرتمند ترین و نزدیکترین همسایه یونان بود . طبیعی بود که این همجواری برخوردهای نظامی را در پی داشته باشد . در دوره هووخشتره پادشاه نامدار مادی نخستین جنگ میان ایران و لیدیه به پیروزی مادها ختم شد.

تاسیس امپراطوری هخامنشی توسط کوروش موجب اتحاد لیدیه -بابل و مصر شد . منتهی این اتحاد عملی نشد و لیدیه به تصرف کوروش درآمد . پیروزی کوروش و همسایگی او با آتن و اسپارت که متحد لیدیه و در جنگ با کوروش بود موجب نگرانی این دو شهر - دولت شد.سارد پایتخت لیدیه ثروتمندترین پایتخت جهان در زمان خود بود. کوروش به دلیل حمایت آتن از لیدیه کلی نشینهای یونانی آسیای صغیر و برخی از جزایر یونانی را تصرف کرد و اداره آنها را به فرماندهان پارسی واگذار کرد.کمبوجیه پس از تصرف مصر به ایران بازگشت و داستان بردیای دروغین اتفاق افتاد این حادثه نخستین بحران جانشینی که بحران مشروعیت را نیز به همراه داشت در امپراطوری هخامنشی به وجود آورد.گرچه داریوش با قدرت تدبیر بحران ها را مهار کرد،اما یکپارچگی نظام سیاسی هخامنشی در نهان به هم ریخت و پس از داریوش و ناکامی او در حمله به یونان ظهور پیدا کرد. حمله داریوش به مصر در واقع نمایش قدرت بود . این لشکر کشی منافعی برای ایران نداشت.زیرا خروج مصر از قلمرو امپراطوری قطعا موجب تزلزل پادشاهی داریوش می شد.

هنگامی که کوروش کشور لیدی را تصرف کرد و کوچ نشین های یونانی آسیای صغیر را به اطاعت واداشت،این کوچ نشینها به پرداخت خراج مجبور می شدند،ولی حکومت در دست خود آنان باقی ماند . منتهی پس از مدتی روح آزادیخواهی ، آنان را به قیام علیه پارسیان واداشت.در سال 499 قبل از میلاد ملیت و پس از آن تمام شهرهای ائولید-ایونی و دوری علیه پارسی ها شوریدند و از یونانیان اروپایی کمک خواستند.اسپارت از داخل به این کار امتناع ورزید،ولی آتن بیست و پنج کشتی به کمک آنان فرستاد .آتنی ها و احالی ایونی به جانب سارد رفته پس از تصرف شهر آن را آتش زدند.

پارسی ها که غافل شده بودند به جمع آوری قوا پرداختند یونانی ها را عقب راندند و سپس از نو شهرهای یاغی را مطیع کردند . ظرف مدت 4 سال این کار انجام گرفت . این کار به نظر داریوش کافی نبود . در این راه تحریکات مردونیوس ، داماد داریوش و هی پیاس پناهنده یونان که امید رسیدن به مقام جباری آتن را داشت.موثر افتاد و این جنگ ها به جنگهای مدی شهرت پیدا کرد . تاقرن ۶ قبل از میلاد یونانیان بر بخش عظیمی از آسیای صغیر و مناطق ایونی مهمترین مراکز بازرگانی میان شرق و غرب مسلط شدند.یکی از بزرگترین رقبای یونانیان در بازرگانی دریایی , فنیقی ها بودند که بدون جنگ پایگاه های دریایی خود در دریای ازه را به یونانیان واگذار کردند . در اواسط قرن ۶ قلمرو کرزوس (پادشاه لیدیه)به تصرف کوروش در آمد و کلنی نشین ها زیر فرمان ساتراپ ها ی ایران , خراج و مالیات به دولت هخامنشی می پرداختند.به این ترتیب اداره امور بازدگانی و کشتیرانی به دست فنیقی ها افتاد . کوروش با دادن این باج به فنیقی ها می خواست از تجربیات و تجهیزات آنان در لشکر کشی در مصر استفاده کند.١٠ سال پس از تصرف مصر به دست کمبوجیه , داریوش به بیزانس که دریای سیاه را به روی تجارت یونانیان می گشود حمله و آنان را به کلی از این منابع غنی محروم کرد.

لشکرکشی داریوش به آسیای صغیر

حمله داریوش به یونان در تاریخ جهان از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا تا حدود زیادی در مسیر تاریخ اثر گذاشت . ریشه ی این جنگ را در پیچیدگی های سیاسی و بازرگانی شهر - دولت های آسیای صغیر به عنوان مراکز عمده تجارت جهان آن روز جست و جو کرد. داریوش در این تاریخ سفرایی را مامور کرد تا از آتن و اسپارت قول اطاعت بگیرند ولی یونانیان ماموران را کشتند. این اقدام از یک طرف آتن و اسپارت را با هم علیه ایران متحد کرد و از سوی دیگر راهی برای داریوش غیر از حمله به آتن باقی نگذاشت.در سال ۵٠٠ قبل از میلاد پارس ها کوشیدند بزرگترین و ثروتمندترین جزیره سیکلادها ناکزوس را تصرف کنند . ابتکار این لشکر کشی با آریس تاگور بود ولی نتوانستند آنجا را تصرف کنند . به عقیده هردوت این عمر باعث شد تا آریس تاگور به داریوش خیانت با مردمان شهرهای ایونی بر ضد او بر انگیزند. هنگام اردوکشی داریوش علیه سکاها ناوگان ایونی درصدد بر آمد تا پلی که روی دانوب زده بودند را ویران سازند ولی کلنی نشینها موافقت نکردند . سکاها که هیچ امیدی برای پیروزی نمی دید تقاضای کمک کرد و به این ترتیب جنگ میان ایران و یونان آغاز شد.

تنها آتن بود که بر اثر سلطه دریایی پارس منافع تجاری او به خطر می افتاد.20 کشتی فرستاد و 5 کشتی دیگر از طرف شهر - دولت های مستقل آسیای صغیر اعزام شد.از این رو شورشیان با وجود موفقیت نخستین (تصرف سارد)به علت فقدان کمک موثر از جانب یونانیان اروپایی،خود را کاملا تنها یافتند همین پراکندگی قدرت و رواج بی اخلاقی سیاسی میان جبارهای آسیای صغیر به داریوش اجازه نمیداد تا یک استراتژی کلان منظمی را طراحی کند.

نخستین لشکر کشی داریوش به یونان

در نخستین مرحله از رفتن به جنگ خودداری و فرماندهی آن را به داماش مردونیوس داد.وی برای جلب توجه کلنی نشین های یونانی به همگی حکومت دموکراسی اعطا کرد و بخشی از خراج و مالیات سالانه آنان را بخشود و تا ترکیه پیشروی کرد.ولی ظاهرا به دلیل بی نظمی و یا وزیدن طوفان کشتی های ایرانی(فنیقی)دچار آسیب شدند و مردونیوس که زخمی شده بود از پیشروی باز ماند.شکست مردونیوس آنچنان وخیم نبود که پارسی ها را نا امید کند زیرا به فرمان داریوش ،دامادش به تمام شهرهای یونانی سفیرانی در طلب آب و خاک فرستاد که اصطلاحی حاکی از تسلیم شدن بود که برخی از دولت-شهرهای یونانی که دارای نظام اولیگارشی بودند و اشراف آنان از قیام توده ها وحشت داشتند.برتری پارس را قبول کردند. تنها آتن و اسپارت از تسلیم در مقابل ایران خودداری کردند و حتی سفرای ایرانی را کشتند . این اقدام راهی جز جنگ برای داریوش باقی نگذاشت.

بدین سان در آتن بازرگانان و صنعتکاران به رهبری تمیستوکول و مالکان اراضی به رهبری میلتیاد و نیز در اسپارت اشرافیت حاکم بر آن دیار ، مصمم بودند که به حمله پارس ها پاسخ دهند . مردم آتن ، هجوم پارسها را به مثابه یک مصیبت بزرگ و مرگ دموکراسی تلقی می کردند.از این رو در نظر آتنیان این جنگ ملی بود که به خاطر نجات کشور و فرهنگ آن انجام می گرفت.به این ترتیب یک خیزش بزرگ میهنی قشرهای مختلف مردم آتن را بر انگیخت .

دومین لشکر کشی داریوش به یونان جنگ ماراتن بود که در پست بعدی درباره ی آن توضیح خواهم داد.

لشکر کشی خشایار به یونان،480 قبل از میلاد

در سال 480 ده سال پس از نبرد ماراتن و چهار سال بعد از مرگ داریوش ، جنگ گسترده تری به فرمان خشایار شاه فرزند داریوش علیه یونان شروع شد. اردوکشی خشایار شاه با تمهیدات و برنامه های دقیقتری آغاز شد . وی برای تضمین عمل آزادی نیروی ناوگان خود در پهنای برزخی که شبه جزیره آکته را به قاره وصل می کرد،به حفر کانالی اقدام کرد . این ترعه که توسط متخصصان مصری و فنیقی با هنرمندی ساخته شده بود چنان وسیع بود که دو کشتی جنگی به راحتی از کنار هم عبور می کردند.در مسیر لشکرکشی انبار علوفه و مراکز چاپار تاسیس شد . خشایار شاه محل استقرار و تجمع نیروهای خود را شهر کاپادوکیه در آسیای صغیر انتخاب کرد . روی رودخانه ها و حتی روی بغار هلس پونت (داردانل)پل های متحرک نصب کرده اند. خشایار شاه طی چندین سال سپاهیان بی شماری از اقوام مختلف به خدمت گرفت.یکی از دلایل ناکامی داریوش و به ویژه خشایار شاه همان تنوع و تعداد افراد با ناهماهنگی های فرهنگی و عدم رغبت به جنگ و پیروزی بود.

در پائیز سال 480 پارسی ها که همان مسیر مردونیوس را در پیش گرفتند،از طریق شمال یونان و در طول سواحل ترکیه به سمت آتن حرکت کردند. آغاز جنگ برای یونانیان مصیبت بار بود . یونانیان نتوانستند دشمن را در برابر سدهای طبیعی متوقف سازند.بر اساس یک افسانه یک مزدور محلی ایرانیان را از طریق کوره راه های کوهستانی به پشت گردونه ترموپیل هدایت کرد.خشایار شاه در راس ارتش زمینی به اوتی و آتیک را اشغال کرد.

به این ترتیب آتن به دست پارسی ها افتاد و پس از غارت آن را به آتش کشیدند و اکروپل را که پرستشگاه معتبری بود نیز به آتش کشیدند.مردم آتن به جزیره سالامین پناه بردند.

در این موقع نیروی دریایی آتن در دماغه آرتمی زیوم توانست ایرانیان را شکست بدهد. زیر نظر تمیستوکل جنگ جدیدی در سالامین رخ داد و طی یک نبرد دریایی پیرامون جزیره سالامین سرنوشت جنگ معلوم شد.علت پیروزی یونانیان داشتن کشتیهای کوچک و سبکی بود که می توانست به راحتی مانور دهد.

در سال 487 میان پولیس های یونانی و جزایر آسیای صغیر تحت رهبری آتن اتحادی به نام سیماخی دلوس منعقد شد. در سال 470 سیمون سردار آتنی و نماینده شورای متحدان ایرانیان را از ترانه های تراکیه دور کرد و تمام شهر های یونانی وابسته به ایران را به اتحاد خود درآورد و بقایای ایرانیان را شکست داد.خشایار شاه پس از این شکست در دربار منزوی شد و در سال 465 به دست فرزندش مهرداد و رئیس گارد سلطنتی اردوان کشته شد . پسر دیگر او اردشیر دراز دست دنباله جنگ را با یونان ادامه داد. در سال 459 آتنیان درصدد بر آمدند تا مصر را یاری دهند و بهترین کشتی ها و سربازان خود را به کمک آنان فرستاد ولی پارس ها قبطی ها را به سختی شکست داد و ناوگان کمکی یونانی در هم شکسته شد.این واقعه منجر به انعقاد قرار داد صلح کیمون در عصر اردشیر دراز دست بر سر جنگ مصر شد.وقتی اوضاع مصر آرام شد آتنی ها بر جان و استقلال خود بیمناک شدند،بنابراین به مفاد قرار داد کیمون تن دادند.

شرایط قرار داد به شرح زیربود:

جزایر قبرس که متعلق به آتن بود به پارسی ها واگذار شد.

آتنی ها متعهد شدند با اسلحه وارد متصرفات پارس در آسیای صغیر نشوند به شرط دادن خود مختاری به شهر - دولت های آسیای صغیر

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۹
alireza nouri

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی